رقص، پایکوبی: وفتنه در خم و پیچ او پای بازی میکرد، (تاج المآثر)، معلم چون کند دستان نوازی کند کودک همیدون پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، گروهی با نشاط و اسب تازی گروهی در سماع و پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، ز بس برّاق دیده لهو و بازی بیامختند گوران پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، آواز دل انگیز مرکب تو آورده اجل را به پای بازی، مسعودسعد، هزار جان و دل اندر نظارۀ رخ اوست چو زلف آن پسر آمد به پای بازی در، سوزنی، زلف را گو پای بازی بر گل و سوسن مکن کت از این بازیچه خون صد چو من در گردنست، جمال الدین عبدالرزاق
رقص، پایکوبی: وفتنه در خم و پیچ او پای بازی میکرد، (تاج المآثر)، معلم چون کند دستان نوازی کند کودک همیدون پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، گروهی با نشاط و اسب تازی گروهی در سماع و پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، ز بس برّاق دیده لهو و بازی بیامختند گوران پای بازی، فخرالدین اسعد (ویس و رامین)، آواز دل انگیز مرکب تو آورده اجل را به پای بازی، مسعودسعد، هزار جان و دل اندر نظارۀ رخ اوست چو زلف آن پسر آمد به پای بازی در، سوزنی، زلف را گو پای بازی بر گل و سوسن مکن کت از این بازیچه خون صد چو من در گردنست، جمال الدین عبدالرزاق
از مهرۀ ارباب سخن طرازی است. در عهد اکبر پادشاه به هندوستان رسید و به ملازمت آصفخان وزیر از خوان وجودش قسمتی وافی ربوده به وطن باز گردید. او راست: هیچ جا خاطر شوریده ام آرام ندید همه آفاق مگر بهر دل من قفس است. (صبح گلشن چ هند ص 328)
از مهرۀ ارباب سخن طرازی است. در عهد اکبر پادشاه به هندوستان رسید و به ملازمت آصفخان وزیر از خوان وجودش قسمتی وافی ربوده به وطن باز گردید. او راست: هیچ جا خاطر شوریده ام آرام ندید همه آفاق مگر بهر دل من قفس است. (صبح گلشن چ هند ص 328)
بجولبازی، منگ منگیا بازی با قاب توضیح در عهد شاه عباس بزرگ معمول بود که با قاب (گوسفند) بازی میکردند. یک طرف قاب دزد و طرف دیگر آن عاشق نامیده می شد، قمار بازی
بجولبازی، منگ منگیا بازی با قاب توضیح در عهد شاه عباس بزرگ معمول بود که با قاب (گوسفند) بازی میکردند. یک طرف قاب دزد و طرف دیگر آن عاشق نامیده می شد، قمار بازی