جدول جو
جدول جو

معنی قایم بازی - جستجوی لغت در جدول جو

قایم بازی
(یِ)
رجوع به قایم شدنک شود
لغت نامه دهخدا
قایم بازی
سرمامک چون طفل دگر برون بتازم سر مامک آرزو ببازم (تحفه العراقین) نوعی بازی کودکان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاب بازی
تصویر قاب بازی
نوعی بازی و قمار که با قاب یا بجول گوسفند انجام می شود، بجول بازی
فرهنگ فارسی عمید
نوعی بازی کودکان که چشم های یک نفر را می بندند و دیگران پنهان می شوند و او باید آن ها را پیدا کند
فرهنگ فارسی عمید
رقص، پایکوبی: وفتنه در خم و پیچ او پای بازی میکرد، (تاج المآثر)،
معلم چون کند دستان نوازی
کند کودک همیدون پای بازی،
فخرالدین اسعد (ویس و رامین)،
گروهی با نشاط و اسب تازی
گروهی در سماع و پای بازی،
فخرالدین اسعد (ویس و رامین)،
ز بس برّاق دیده لهو و بازی
بیامختند گوران پای بازی،
فخرالدین اسعد (ویس و رامین)،
آواز دل انگیز مرکب تو
آورده اجل را به پای بازی،
مسعودسعد،
هزار جان و دل اندر نظارۀ رخ اوست
چو زلف آن پسر آمد به پای بازی در،
سوزنی،
زلف را گو پای بازی بر گل و سوسن مکن
کت از این بازیچه خون صد چو من در گردنست،
جمال الدین عبدالرزاق
لغت نامه دهخدا
بازی دام که نوعی بازی فرنگی است
لغت نامه دهخدا
(نُ)
جنده بازی. زنا. فحشا. هم آمیختگی با زن آماده بزنا
لغت نامه دهخدا
(سِ مِ)
از مهرۀ ارباب سخن طرازی است. در عهد اکبر پادشاه به هندوستان رسید و به ملازمت آصفخان وزیر از خوان وجودش قسمتی وافی ربوده به وطن باز گردید. او راست:
هیچ جا خاطر شوریده ام آرام ندید
همه آفاق مگر بهر دل من قفس است.
(صبح گلشن چ هند ص 328)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
محکم کاری: کار از قایم کاری عیب نمیکند
لغت نامه دهخدا
(رُ)
شارلاتانی. تقلب. بدذاتی. بدجنسی
لغت نامه دهخدا
نوعی بازی که با قاب گوسفند کنند، بازی با پژول (بجل) گوسفند و مانند آن
لغت نامه دهخدا
تصویری از لیم بازی
تصویر لیم بازی
ظرافت و مزاح و خوشمزگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیش بازی
تصویر قیش بازی
(گویش گیلکی) دوالبازی از بازی های گیلانی
فرهنگ لغت هوشیار
بجولبازی، منگ منگیا بازی با قاب توضیح در عهد شاه عباس بزرگ معمول بود که با قاب (گوسفند) بازی میکردند. یک طرف قاب دزد و طرف دیگر آن عاشق نامیده می شد، قمار بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای بازی
تصویر پای بازی
پای کوبی رقص
فرهنگ لغت هوشیار
سر مامک چون طفل دگر برون بتازم سر مامک آرزو ببازم (تحفه العراقین) نوعی بازی کودکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قایم کاری
تصویر قایم کاری
استوار کاری محکم کاری: کار از قایم کاری عیب نمی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانم بازی
تصویر خانم بازی
((نُ))
عشقبازی و آمیزش جنسی با زنانی که همسر شخص نیستند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پای بازی
تصویر پای بازی
رقص، پایکوبی
فرهنگ فارسی معین
جنده بازی، فاحشه بازی، زنا، فحشا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بازی یک قل دوقل یا سنگ چاران بازی
فرهنگ گویش مازندرانی
قاب بازی
فرهنگ گویش مازندرانی